ابتدا ، ابتدا به اینكه اقتصاددانان از تقاضا ، منظور آنها از عرضه و سپس چگونگی تعامل تقاضا و عرضه در بازار متمرکز شویم ، تمرکز كنیم.

تقاضا برای کالاها و خدمات

تقاضا برای کالاها و خدمات

اقتصاددانان از اصطلاح تقاضا برای مراجعه به میزان برخی از مصرف کنندگان خوب یا خدماتی که مایل هستند و قادر به خرید با هر قیمت هستند ، استفاده می کنند. تقاضا مبتنی بر نیازها و خواسته ها است - یک مصرف کننده ممکن است بتواند بین یک نیاز و خواسته تمایز قائل شود ، اما از دیدگاه اقتصاددان آنها یک چیز هستند. تقاضا نیز براساس توانایی پرداخت است. اگر نمی توانید هزینه آن را بپردازید ، تقاضای موثری ندارید.

آنچه یک خریدار برای یک واحد از کالاهای خاص یا خدمات خاص می پردازد ، قیمت نامیده می شود. تعداد کل واحدهای خریداری شده با آن قیمت ، مقدار مورد نیاز نامیده می شود. افزایش قیمت خوب یا خدمات تقریباً همیشه مقدار مورد نیاز آن کالای خوب یا خدمات را کاهش می دهد. در مقابل ، کاهش قیمت ، مقدار مورد نیاز را افزایش می دهد. به عنوان مثال ، هنگامی که قیمت یک گالن بنزین بالا می رود ، مردم به دنبال راه هایی برای کاهش مصرف خود با ترکیب چندین کارها ، رفت و آمد توسط کارپول یا ترانزیت انبوه یا نزدیک شدن آخر هفته یا تعطیلات به خانه هستند. اقتصاددانان این رابطه معکوس بین قیمت و کمیت را خواستار قانون تقاضا می دانند. قانون تقاضا فرض می کند که تمام متغیرهای دیگر که بر تقاضا تأثیر می گذارند ، که در ماژول بعدی توضیح داده می شود ، ثابت نگه داشته می شوند.

نمونه ای از بازار بنزین را می توان به شکل یک جدول یا یک نمودار نشان داد. جدول که مقدار مورد نیاز در هر قیمت را نشان می دهد ، مانند جدول 3. 1 ، برنامه تقاضا نامیده می شود. قیمت در این مورد به دلار در هر گالن بنزین اندازه گیری می شود. مقدار مورد نیاز در میلیون ها گالن در طی دوره زمانی مانند روز یا در سال و در برخی از مناطق جغرافیایی مانند یک کشور یا کشور اندازه گیری می شود. منحنی تقاضا رابطه بین قیمت و کمیت مورد نیاز در نمودار مانند شکل 3. 2 را نشان می دهد ، با کمیت در محور افقی و قیمت هر گالن در محور عمودی. توجه داشته باشید که این یک استثناء از قانون عادی در ریاضیات است که متغیر مستقل (x) در محور افقی می رود و متغیر وابسته (y) به عمودی می رود. اقتصاد ریاضی نیست.

برنامه تقاضا که در جدول 3. 1 نشان داده شده است و منحنی تقاضا که توسط نمودار در شکل 3. 2 نشان داده شده است ، دو روش برای توصیف یک رابطه یکسان بین قیمت و مقدار مورد نیاز است.

شکل 3. 2 منحنی تقاضا برای بنزین برنامه تقاضا نشان می دهد که با افزایش قیمت ، مقدار مورد نیاز کاهش می یابد و بالعکس. این نقاط سپس به هم ریخته می شوند و خط اتصال آنها منحنی تقاضا (D) است. شیب نزولی منحنی تقاضا دوباره قانون تقاضا را نشان می دهد - رابطه معکوس بین قیمت ها و کمیت مورد نیاز.

جدول 3. 1 قیمت و مقدار مورد نیاز بنزین

منحنی های تقاضا برای هر محصول تا حدودی متفاوت به نظر می رسند. آنها ممکن است نسبتاً شیب دار یا مسطح به نظر برسند ، یا ممکن است مستقیم یا منحنی باشند. تقریباً تمام منحنی های تقاضا ، شباهت اساسی را که از چپ به راست شیب دارند ، به اشتراک می گذارند. بنابراین منحنی های تقاضا قانون تقاضا را تجسم می کنند: با افزایش قیمت ، مقدار مورد نیاز کاهش می یابد و برعکس ، با کاهش قیمت ، مقدار مورد نیاز افزایش می یابد.

در مورد این انواع مختلف تقاضا اشتباه گرفته شده است؟ویژگی بعدی Clear It Up را بخوانید.

آن را پاک کنید

آیا تقاضا همان مقدار مورد نیاز است؟

در اصطلاحات اقتصادی ، تقاضا همان مقدار مورد نیاز نیست. هنگامی که اقتصاددانان در مورد تقاضا صحبت می کنند ، منظور آنها رابطه بین طیف وسیعی از قیمت ها و مقادیر مورد نیاز در آن قیمت ها است ، همانطور که توسط منحنی تقاضا یا برنامه تقاضا نشان داده شده است. هنگامی که اقتصاددانان در مورد مقدار مورد نیاز صحبت می کنند ، آنها فقط یک نکته خاص در منحنی تقاضا یا یک مقدار در برنامه تقاضا هستند. به طور خلاصه ، تقاضا به منحنی و مقدار تقاضا شده به نقطه خاص منحنی اشاره دارد.

عرضه کالا و خدمات

عرضه کالا و خدمات

وقتی اقتصاددانان در مورد عرضه صحبت می کنند، منظور آنها مقدار کالا یا خدماتی است که یک تولیدکننده مایل است با هر قیمت عرضه کند. قیمت چیزی است که تولید کننده با فروش یک واحد از کالا یا خدمات دریافت می کند. افزایش قیمت تقریباً همیشه منجر به افزایش مقدار عرضه شده آن کالا یا خدمات می شود، در حالی که کاهش قیمت باعث کاهش مقدار عرضه می شود. برای مثال، وقتی قیمت بنزین افزایش می‌یابد، شرکت‌های سودجو را تشویق می‌کند تا اقدامات متعددی انجام دهند: گسترش اکتشاف برای ذخایر نفت. مته برای روغن بیشتر؛سرمایه گذاری در خطوط لوله و تانکرهای نفت بیشتر برای رساندن نفت به کارخانه هایی که می توان آن را به بنزین تصفیه کرد. ساخت پالایشگاه های نفت جدید؛خرید خطوط لوله و کامیون های اضافی برای حمل بنزین به پمپ بنزین. و پمپ بنزین های بیشتری باز کنید یا پمپ بنزین های موجود را ساعات بیشتری باز نگه دارید. اقتصاددانان این رابطه مثبت بین قیمت و مقدار عرضه شده - که قیمت بالاتر منجر به مقدار عرضه بیشتر و قیمت کمتر منجر به مقدار کمتر عرضه می شود - قانون عرضه می گویند. قانون عرضه فرض می‌کند که همه متغیرهای دیگری که بر عرضه تأثیر می‌گذارند، که در ماژول بعدی توضیح داده خواهد شد، ثابت نگه داشته می‌شوند.

هنوز در مورد انواع مختلف عرضه مطمئن نیستید؟ویژگی Clear It Up زیر را ببینید.

آن را پاک کنید

آیا عرضه همان مقدار عرضه شده است؟

در اصطلاح اقتصادی، عرضه با مقدار عرضه یکسان نیست. وقتی اقتصاددانان به عرضه اشاره می‌کنند، منظورشان رابطه بین طیفی از قیمت‌ها و مقادیر عرضه‌شده در آن قیمت‌ها است، رابطه‌ای که می‌توان آن را با یک منحنی عرضه یا یک جدول عرضه نشان داد. وقتی اقتصاددانان به مقدار عرضه اشاره می کنند، منظورشان فقط یک نقطه مشخص در منحنی عرضه یا یک مقدار در برنامه عرضه است. به طور خلاصه، عرضه به منحنی و مقدار عرضه شده به نقطه خاصی از منحنی اشاره دارد.

شکل 3. 3 قانون عرضه را نشان می دهد و دوباره از بازار بنزین به عنوان مثال استفاده می کند. مانند تقاضا، عرضه را می توان با استفاده از جدول یا نمودار نشان داد. جدول عرضه، جدولی است، مانند جدول 3. 2، که مقدار عرضه شده را در محدوده قیمت های مختلف نشان می دهد. باز هم، قیمت به دلار به ازای هر گالن بنزین و مقدار تقاضا با میلیون ها گالن اندازه گیری می شود. منحنی عرضه یک تصویر گرافیکی از رابطه بین قیمت، نشان داده شده در محور عمودی، و مقدار، نشان داده شده در محور افقی است. جدول عرضه و منحنی عرضه فقط دو روش متفاوت برای نمایش اطلاعات یکسان هستند. توجه داشته باشید که محورهای افقی و عمودی در نمودار برای منحنی عرضه همانند منحنی تقاضا است.

شکل 3. 3 منحنی عرضه برای بنزین جدول عرضه، جدولی است که مقدار عرضه بنزین را در هر قیمت نشان می دهد. با افزایش قیمت، مقدار عرضه نیز افزایش می یابد و بالعکس. منحنی عرضه با ترسیم نمودار نقاط از جدول عرضه و سپس اتصال آنها ایجاد می شود. شیب منحنی عرضه به سمت بالا قانون عرضه را نشان می‌دهد که قیمت بالاتر منجر به مقدار عرضه بالاتر می‌شود و بالعکس.

جدول 3. 2 قیمت و عرضه بنزین

شکل منحنی‌های عرضه (تندتر، صاف‌تر، صاف‌تر، یا منحنی‌تر) بسته به محصول تا حدودی متفاوت خواهد بود. با این حال، تقریباً همه منحنی‌های عرضه شباهت اساسی دارند، زیرا از چپ به راست شیب دارند و قانون عرضه را نشان می‌دهند. با افزایش قیمت، مثلاً از 1 دلار در هر گالن به 2. 20 دلار در هر گالن، مقدار عرضه شده از 500 گالن به 720 گالن افزایش می یابد. برعکس، با کاهش قیمت، مقدار عرضه کاهش می یابد.

تعادل - جایی که تقاضا و عرضه تلاقی می کنند

تعادل - جایی که تقاضا و عرضه تلاقی می کنند

از آنجایی که نمودارهای منحنی تقاضا و عرضه هر دو دارای قیمت در محور عمودی و مقدار در محور افقی هستند، منحنی تقاضا و منحنی عرضه برای یک کالا یا خدمات خاص می‌توانند در همان نمودار ظاهر شوند. تقاضا و عرضه با هم قیمت و مقداری را که در بازار خرید و فروش می شود تعیین می کند.

شکل 3. 4 تعامل تقاضا و عرضه در بازار بنزین را نشان می دهد. منحنی تقاضا (D) مشابه شکل 3. 2 است. منحنی عرضه (S) مشابه شکل 3. 3 است. جدول 3. 3 شامل همین اطلاعات به صورت جدول است.

شکل 3. 4 تقاضا و عرضه بنزین منحنی تقاضا (D) و منحنی عرضه (های) در نقطه تعادل E ، با قیمت 1. 40 دلار و مقدار 600 است. تعادل تنها قیمتی است که مقدار مورد نیاز آن برابر استمقدار عرضه شدهبا قیمتی بالاتر از تعادل مانند 1. 80 دلار ، مقدار عرضه شده بیش از مقدار مورد نیاز است ، بنابراین عرضه اضافی نیز وجود دارد. با قیمت زیر تعادل مانند 1. 20 دلار ، مقدار مورد نیاز بیش از مقدار عرضه شده است ، بنابراین تقاضای اضافی وجود دارد.

جدول 3. 3 قیمت ، مقدار مورد نیاز و مقدار عرضه شده

این را به یاد داشته باشید: وقتی دو خط روی یک صلیب نمودار ، این تقاطع معمولاً به معنای چیزی است. نقطه ای که منحنی (های) عرضه و منحنی تقاضا (D) ، که توسط نقطه E در شکل 3. 4 تعیین شده است ، تعادل نامیده می شود. قیمت تعادل تنها قیمتی است که برنامه های مصرف کنندگان و برنامه های تولید کنندگان موافق هستند ، جایی که میزان کالاهای کالایی که می خواهند بخرند (مقدار مورد نیاز) برابر با مبلغی است که تولیدکنندگان می خواهند بفروشند (مقدار عرضه شده). این مقدار مشترک مقدار تعادل نامیده می شود. با هر قیمت دیگر ، مقدار تقاضا با مقدار عرضه شده برابر نیست ، بنابراین بازار با آن قیمت در تعادل نیست.

در شکل 3. 4 ، قیمت تعادل 1. 40 دلار در هر گالن بنزین و مقدار تعادل 600 میلیون گالن است. اگر فقط برنامه های تقاضا و عرضه را داشتید و نه نمودار ، می توانید با جستجوی سطح قیمت در جداول که مقدار مورد نیاز و مقدار عرضه شده با آن برابر است ، تعادل را پیدا کنید.

کلمه تعادل به معنی تعادل است. اگر یک بازار با قیمت و مقدار تعادل خود باشد ، هیچ دلیلی برای دور شدن از آن نقطه ندارد. با این حال ، اگر یک بازار در تعادل نباشد ، فشارهای اقتصادی برای حرکت بازار به سمت قیمت تعادل و مقدار تعادل بوجود می آیند.

به عنوان مثال تصور کنید که قیمت یک گالن بنزین بالاتر از قیمت تعادل بوده است. یعنی به جای 1. 40 دلار در هر گالن ، قیمت در هر گالن 1. 80 دلار است. این قیمت فوق تعادل توسط خط افقی متراکم با قیمت 1. 80 دلار در شکل 3. 4 نشان داده شده است. با این قیمت بالاتر ، مقدار تقاضا از 600 به 500 کاهش می یابد. این کاهش در کمیت نشان دهنده نحوه واکنش مصرف کنندگان به قیمت بالاتر با یافتن راه هایی برای استفاده کمتر از بنزین است.

علاوه بر این ، با این قیمت بالاتر 1. 80 دلار ، مقدار بنزین تأمین شده از 600 به 680 افزایش می یابد ، زیرا قیمت بالاتر باعث می شود تا تولید کنندگان بنزین برای گسترش تولید خود سودآورتر شوند. حال ، در نظر بگیرید که چگونه مقدار مورد نیاز و مقدار عرضه شده با این قیمت بالایی در ارتباط است. مقدار تقاضا به 500 گالن کاهش یافته است ، در حالی که مقدار عرضه شده به 680 گالن رسیده است. در حقیقت ، با هر قیمت بالایی ، مقدار عرضه شده از مقدار مورد نیاز فراتر می رود. ما این را یک منبع اضافی یا مازاد می نامیم.

با مازاد ، بنزین در پمپ بنزین ها ، در کامیون های تانکر ، خطوط لوله و پالایشگاه های نفتی تجمع می یابد. این تجمع فشار را به فروشندگان بنزین وارد می کند. اگر مازاد فروخته نشود ، آن شرکتهای درگیر در ساخت و فروش بنزین پول کافی برای پرداخت کارگران خود و پرداخت هزینه های خود دریافت نمی کنند. در این شرایط ، برخی از تولید کنندگان و فروشندگان می خواهند قیمت ها را کاهش دهند ، زیرا بهتر است با قیمت پایین تر از فروش نکردن به هیچ وجه بفروشند. هنگامی که برخی از فروشندگان شروع به کاهش قیمت ها می کنند ، برخی دیگر برای جلوگیری از از دست دادن فروش ، دنبال می شوند. این کاهش قیمت ها به نوبه خود باعث تحریک مقدار بالاتری می شود. بنابراین ، اگر قیمت بالاتر از سطح تعادل باشد ، مشوق هایی که در ساختار تقاضا و عرضه ایجاد می شوند ، فشارهایی را برای کاهش قیمت به سمت تعادل ایجاد می کنند.

حال فرض کنید که قیمت زیر سطح تعادل آن 1. 20 دلار در هر گالن است ، زیرا خط افقی متراکم با این قیمت در شکل 3. 4 نشان می دهد. با این قیمت پایین تر ، مقدار مورد نیاز از 600 به 700 افزایش می یابد زیرا رانندگان سفرهای طولانی تر می کنند ، دقیقه های بیشتری را برای گرم کردن ماشین در جاده در زمستان می گذرانند ، به اشتراک گذاری سوار به کار خود می کنند و اتومبیل های بیشتری را خریداری می کنند که مایل کمتری به گالن می رسد. با این حال ، قیمت زیر تعادل ، انگیزه تولید کنندگان بنزین را برای تولید و فروش بنزین کاهش می دهد و مقدار عرضه شده از 600 به 550 کاهش می یابد.

هنگامی که قیمت زیر تعادل است ، تقاضای اضافی یا کمبود وجود دارد - این با قیمت معین مقدار مورد نیاز ، که با قیمت پایین تر تحریک شده است ، اکنون بیش از مقدار عرضه شده است که با قیمت پایین تر افسرده شده استبشردر این شرایط ، خریداران بنزین مشتاق پمپ بنزین ها را می گیرند ، فقط برای یافتن ایستگاه های زیادی که از سوخت کمتری برخوردار هستند. شرکت های نفتی و پمپ بنزین تشخیص می دهند که با فروش آنچه بنزین با قیمت بالاتری دارند ، می توانند سود بیشتری کسب کنند. در نتیجه ، قیمت به سمت سطح تعادل بالا می رود. برای بحث بیشتر در مورد اهمیت مدل تقاضا و عرضه ، تقاضا ، عرضه و کارآیی را بخوانید.